نگاه کن!
شهر تاریکست.
چراغی روشن نیست.
کسی امشب! به فکر صبح فردا نیست.
عشق مرده! صداقت سوخته! عاطفه پژمرده! ایمان گمشده! وجدان خوابیده.
میشود شهر را نورانی کرد چراغی روشن کرد و به فکر صبح فردا بود
عشق را دوباره زنده کرد عاطفه دوباره می روید ........
.همیشه شنیده بودم وقتی که همه جارو تاریکی و ضلمت میگیره تو می ایی.
دو شب قبل تو خونه بودم که یکدفعه برق قطع شد همه جا تاریک شد .
خوابم نمی برد از ساختمون زدم بیرون.وای باورتون نمیشه خیلی زیبا بود.
آره مهتاب رو می گم اون شب .شب 14 ماه شعبان بود
شنیده بودم ماه شب 14 زیباست اما خب اینقدر
دچار روزمرگی و زندگی ماشینی شدیم که به این مسایل دقت نمی کنیم.
از طرفی بخاطر نیروی برق و این چراغها که نور مصنویی تولید میکنن
از دیدن زیبایی و حقیقت ماه و ستاره ها محروم شدیم.
اون شب در اوج تاریکی به حقیقت و زیبایی ماه پی بردم.
حالا بهتر می تونم تصور کنم که تو وقتی که دنیا غرق
در تاریکی و ظلمت ظهور می کنی.
مثل گل نرگس که در زمستان سرد سر از خاک در میاره.
به امید آن روز.........
مهرداد