تیر 86 - طلوع مهر
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بازدید امروز: 6 کل بازدیدها: 181672
تیر 86 - طلوع مهر
|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من | | Music weblog | || اشتراک در خبرنامه ||   || درباره من || تیر 86 - طلوع  مهر
مهرداد فرزند مهر
منم آن عاشق سرمست گریزون که به هر سو که گریزم رخ چون ماه تو بینم ...

|| لوگوی وبلاگ من || تیر 86 - طلوع  مهر

|| لینک دوستان من || بر بساط نکته دانان...
بشنو این نی چون حکایت می کند
حسام سرا
چفیه
اجازه هست؟
هالی
تا دوباره بیایی من هم عاشق خواهم شد
آگاه من
افلاکیان
ساربان
شب مهتابی
شاهد
مهدی نامه
نگاهم برای تو
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی
مهتاب روشن
از یک روحانی
ناقوس مستان
تا..............شقایق
بوی سیب
بانوی دشت رویا
بازی بزرگان
پرستوی مهاجر
عشق ملکوتی
زمستون
اسرار موفقیت
بسیار سفر می باید تا پخته شود خامی
غم غریبی
قصه هبوط
ادبی
فراموشت نکردم من فراموشت نخواهم کرد
غزلک
شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم
سهراب سپهری را فراموش نکنیم
خنده بازار
باران الهام بخش
خزان مهر
رویای شما
خورشید مهر
هستی
شب بی ستاره
شعر
زخم نهان
دختری از جنس کویر
فریاد سنتوریست
در هم پیچیده
روبوسی
متولد ماه مهر
ملکه ذهن
ابرای پاییزی
پرستوهای عاشق
باران پاییزی
نوشته های من
تو را من چشم در راهم
آبی
پرستوی افق
زندگی..نفرت.مرگ
هنوزم دوست دارم
عشق
وارونا
حرفای یه دختر غمگین
دادگاه عشق
ناز پری
شیرین ترین وبلاگ
آوای عشق
عمریست تنهایم و در تنهایی نیز تنهایم
دل به تو دادم
عشق اهوازی
پاییز
فقیه
پاییزان
خروس بی محل
یادم باشد زنده ام
i love you
دکتر جکول
بی بهانه با تو ماندن
ساده دل
خدای من تو هستی
دختر دوست داشتنی
حرفهای من و ما
بهانه ها
شرح پریشانی....غم پنهانی
دختر آسمانی تنها
با همیم تا آخرش
ایوار
یار مهدی
دردهای من و ما
نشان عشق
بی تو مهتاب شبی
قلب شکسته
متولد ماه عقرب
راز قلم
خاکستر پروانه
عطش زار
عشق و زندگی دوباره
تلاش معکوس
اینک از حال به آینده پلی باید زد
پرواز رهگذر
حرف چاه
....بهتره به قلبامون دروغ نگیم
آزاد از قید عشق
فرشته خیال
از نفس افتاده
همیشه در قلب منی
شبانه ها و عاشقانه ها
آسمان سنگ فرش نا تمام
میلاد0511
من از مصاحبت با آفتاب می آیم کجاست سایه؟
درد مشترک
دل دیوانه
تو در قلب منی...تو در وجود منی...
آرش (من از یادها رفته ام !)
دکتر شیطون
زبون درازی
مژده
سعیده
دل نوشته صورتی
ستاره های سیاه
عشق یعنی زندگی
مبین
بیا برگرد به خونه
گمشده در خطوط
(رویای لبخند)به نام تکسوار آسمونها
نارکند
نارسیس
کنج دنج
کوچه عشق
مثل زندگی
تپولک و جی جی
یا صاحب العصر و الزمان
دختری عاشق
دفترچه یادداشت

|| لوگوی دوستان من ||













|| اوقات شرعی ||


|| مطالب بایگانی شده || شهریور85
مهر 85
آبان85
آذر 85
دی 85
بهمن 85
فروردین 86
اردیبهشت 86
خرداد 86
تیر 86
مرداد 86
شهریور 86
پاییز 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386

|| آهنگ وبلاگ من ||

|| وضعیت من در یاهو || یــــاهـو
معلم شهید (3)
نویسنده: مهرداد فرزند مهر(جمعه 86/4/22 ساعت 11:55 عصر)

اینم مطلب آخر در مورد دکتر.شاید فرصت دیگه یا 29 خرداد دیگه ای بیاد تا از ایشون بگم.

در دو مطلب قبل دوستان نظرات خوبی دادن.لازم که بعضی چیزارو بگم.اول اینکه ایشون هم مثل هر انسان دیگه ای حتما ایرادات و اشتباهاتی داشته.اما حرف من این که ایشون مظلوم واقع شده  هم از طرفداراش ضربه می خوره هم از دشمناش.از طرفی متاسفانه افکار و حرفای ایشون و اهدافی که در سر داشت داره به بیراهه می ره .یعنی اینکه ایشون می خواست آگاهی بده اما الآن ما از جملاتش در کارت پستالهای عاشقانه استفاده می کنیم.و افکار ایشون داره به شدت عامیانه می شه که این اصلا خوب نیست......

شهید چمران خیلی زیبا از دکتر می گه:((ای علی تو جامعه ایران را به لرزه در آوردی.تو تشیع حقیقی را به مردم معرفی نمودی تو لذت شهادت را به شیعیان حسین(ع) چشاندی.تو مجسمه جمود تعصب و سکوت را شکستی تو خداوندان زر و زور و تزویر را رسوا کردی.تو ای شمع زیبای من چه خوب سوختی و چه زیبا نور تاباندی و چه با شکوه هستی خود را در قربانگاه عشق فدای حق کردی.ای علی یاد تو و نام تو گفته های تو وافکار تو همه برای من نوعی نماز است که مرا به خدا نزدیکتر می کنند...)).

فکر می کنم در پایان بهترین حرف همون دعایی باشه که دکتر برای جامعش می کنه: ای خداوند به علمای ما مسئولیت و به عوام ما علم و به دینداران ما دین و به مومنان ما روشنایی و به روشنفکران ما ایمان و به متعصبین ما فهم و به فهمیدگان ما تعصب وبه زنان ما شعور و به مردان ما شرف و به پیران ما آگاهی و به جوانان ما اصالت و به اساتید ما عقیده و به خفتگان ما بیداری و به دینداران ما اراده و به نشستگان ما قیام و به خاموشان ما فریاد و به نویسندگان ما تعهد و به هنرمندان ما درد و به شاعران ما شعور و به محققان ما هدف و به مبلغان ما حقیقت و به حسودان ما شفا و به خودبینان ما انصاف و به فحاشان ما ادب و به فرقه های ما وحدت و به مردم ما خودآگاهی و به همه ملت ما همت تسلیم و استعداد فداکاری و شایستگی نجات و عزت ببخش.........

 (( و شما ای گوشهایی که تنها گفتنهای کلمه دار را می شنوید .پس از این جز سکوت سخنی نخواهم گفت. و شما ای چشمهایی که تنها صفحات سیاه را می خوانید پس از این جز سطور سپید نخواهم نوشت. و شما ای کسانی که هرگاه حضور دارم بیشترم تا آنگاه که غایبم......پس از این مرا کمتر خواهید دید...)).

                                                 

                                                                                       

 

د ن 1 :امروز 22 تیر بود .14 سال گذشت  مثل برق و باد.دیگه بین ما نیستی اما من فراموشت نمی کنم.آخه تو تنها مادر بزرگم نبودی .پدرم بودی مادرم بودی مهمتر از همه بهترین دوست  زمینی من بودی...

د ل 2 :وقتی می یای صدای پات از همه جاده ها می یاد...انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا می یاد.....

 

 



نظرات دیگران ( ) اجتماعی

معلم شهید (2)
نویسنده: مهرداد فرزند مهر(پنج شنبه 86/4/14 ساعت 9:13 عصر)

قرار بود در این پست هم از دکتر شریعتی بگم.پس با مطلبی از ایشون شروع می کنم.

((من در حالی که همه بودنم به یک نگریستن مطلق بدل شده است چشم در قلب مذاب خورشید دوخته ام و همچون شمع که در گریستن خویش قطره قطره می میرد من در این نگریستن خویش ذوب می شوم و محو می شوم و پایان می گیرم.......))

 

در حال خوندن نظرات افراد مختلف درباره دکتر بودم که یه نظر جالب دیدم.که عینا ذکر می کنم.

دکتر محمد مولوی:من اهل مشهد هستم و دکتر علی شریعتی را از کودکی می شناسم من مدرسه شاهرضا بودم و علی مدرسه فردوسی ولی در کانون نشر حقایق با هم بودیم .در فرانسه هم جلسه مفصلی داشتیم آقای ژان پل سارتر هم در این جلسه بود .جلسه زیرزمینی برای مبارزات الجزایر بود و در همین جلسه ژان پل سارتر از من پرسید :تو این علی را می شناسی ؟ گفتم بله.

گفت :(( او ستاره ای است که از شرق طلوع خواهد کرد)).در آن زمان ما نه تنها به علی آنچنان اهمیت نمی دادیم بلکه اختلاف نظر هم داشتیم .ما اصلا انتظار نداشتیم علی این بشود.ولی ژان پل سارتر این حرف را زد......

من بعد از جلسه حرف سارتر را به علی گفتم علی با همان لهجه مشهدی خودمان گفت :اون از کجا مرا می شناسد .این حرف مفت چیه که می زند.

اما حرف سارتر در من خیلی اثر کرد و گفتم که او شخصیتی نیست که بی خود چیزی را بگوید .بعد از اینکه علی آمد به ایران روشن شد تشخیص او نه تنها درست بود درست تر هم از آب در آمد !!!

 

 

 

 

پ ن : مطلب بعد باز هم درباره استاد خواهد بود.   

د ن : یا رب سببی ساز که یارم بسلامت.......باز آید و برهاندم از بند ملامت

       خاک ره آن یار سفر کرده بیارید....تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت...

 

                                              

 

                                             

                                              



نظرات دیگران ( ) عاشقانه ها

معلم شهید(1)
نویسنده: مهرداد فرزند مهر(دوشنبه 86/4/11 ساعت 12:44 صبح)

29 خرداد هر سال من رو به یاد کسی می ندازه.((دکتر علی شریعتی)).

می خواستم در اون تاریخ از دکتر بگم اما همزمان شد با شهادت خانم فاطمه زهرا (س).پس  حالا از ایشون می گم چون فکر می کنم گفتن از امثال این معلم زمان خاصی و مکان خاصی نمی خواد.بهتر از زبان خودش باهاش آشنا بشیم:

((در باغ بی برگی زادم و در ثروت فقر غنی گشتم.و از چشمه های ایمان سیراب شدم .و در هوای دوست داشتن دم زدم.و در آرزوی آزادی سر برداشتم.و در بالای غرور قامت کشیدم. و از دانش طعامم دادند.و از شعر شرابم نوشاندند.و از مهر نوازشم کردند.و حقیقت دینم شد و راه رفتنم . و خیر حیاتم شد و کار  ماندنم .و زیبایی عشقم شد و بهانه زیستنم.))

30 سال گذشت.زمان کمی نیست .غبار فراموشی می تونه روی هر چیزی بشینه.اما انگاری که حرفای دکتر تازست .مثل اینکه بحث همین امروز.و هنوز با شور و شوق از تفکرات دکتر صحبت می شه اما از طرفی روی دیگه سکه تنهایی و مظلومیت دکتر.

پس باید بگم 30 سال تنهایی........           

این معلم .این شمع سوزان جامعه ایران در بین 2 گروه محاصره شده.که هر گروه به نوعی به نظرات تفکرات و  عقایدش می تازن.و با تمام توان ایشون رو می کوبن.عده ای به اصطلاح روشنفکر در حرفاشون اینگونه حمله می کنن:

((شریعتی مخالف آزادی بود)) و ((شریعتی با دموکراسی به هیچ وجه سر سازش نداشت)) و ((او ریشه و پایه تمام این انحصار طلبی هاست))و .........

گروه بعد متحجران و دشمنان دیرین دکتر که می گن:

شریعتی با آزادی به دین ضربه زد.....

اون رو همه دوستان و دشمنان می کوبن و چه پز دلچسبی می شه این به شریعتی تاختن و چرا که نه هم مصونیت آور و هم پز روشنفکری.......

اما به دور از این هیاهو مخاطبان و طرفدارای ایشون باز هم دانشجوها و جوانان هستن.

                                             

 

 

 

 

پ.ن.1:این موضوع در چند پست آینده هم ادامه داره.

پ.ن.2:دلم می خواست این پست دل نوشت باشه اما دیدم در این ایام خیلی خوب که درباره دکتر مطلب بنویسم.

 

                                                       

 

 

                                                     

                                               

                                                 

 

 

 



نظرات دیگران ( ) عاشقانه ها