سلا مهرداد جان
واي خيلي قشنگ بود
ممنون از كامنتا زيبات
سلام مهرداد جان
شما هميشه به ما لطف داشتيد خودت خوب ميدوني كه من چقدر نوشته هاتو دوست دارم اما خيلي دير آپ ميكني من ميخوام نوشته هاتو زود به زود بخونم اما شما دير آپ ميكنيد اما ارزشش داره چون نوشته ي جديدتون يكي از يكي جذاب تر هست
شاد و پيروز باشيد
سلام
در جواب مطلب اول دنيا رو بي خبري و بي اعتنائي گرفته . هيچ كسي دلش واسي كس ديگه نمي سوزه و احساسي به هم نداريم
در مورد مطلب دوم اگه يه تكه ابر داشتم بارون رحمتش رو نصيب همه مي كردم
سفر خوبي داشته باشيد
در گذر ثانيهها، مي گذريم از هم، از خود، از خدا هم...و ديگر كسي حتي فرصت نمي كند تا براي قلب و زندگي آوازي بخواند... تنها آوازهاي ياداورندهي زندگي آوازهاي دور دست پرندگانيست كه هرروز دورتر از روز پيش ميشوند...
سلام دوست خوبم. مطلبت واقعا بجا و البته تاسف برانگيزه .ما هم سرد و يخي شديم هم داريم تو آتش زمهرير درونمون مي سوزيم... در مورد تيكه ابر بايد بگم من اگر يه تيكه ابر داشتم بغلش مي كردم... گمونم اين يهجور تست روانشناسيه .من چند سال پيش از يه دوستام شنيدم و خب ...بگذريم چون كامل يادم نيست قضيهشو اما نتيجهي جواب رو ميخوامااااااااااااااااااااااااااااااا. به سلامت سفرت خوش دوست خوبم. موفق باشي.