اقا مهرداد از حضورتون و نظرتون ممنونم ...طبق قول اين بار متنتون رو خوندم و ..............راسش نميدونم سرد ميشه يا گرم.... اما ميدونم كه گرماي وجود ادما گم شده تو سردي دلايي كه گاهي وقتا به گرمي خون جاري توش شك ميكنم.....
اگه يه تيكه ابر داشتم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جالبه هاااااااااااااااااا....خوب اگه يه تيكه ابر داشتم ميرفتم زيرش و ميزدم به گريه.... تا همه فك كنن اونايي كه رو صورتم قل ميخورن بارونن نه شكام و من بي غصه ي اينكه كسي اشكامو ببينه تا دلم ميخواد خودمو سبك كنم
راستي ميلاد مولا علي رو هم بهتون تبريك ميگ.....
هر وقت از سفر برگشتيد منتظر حضور دوباره ي شما ميمونيم